باز دلم بهانه با تـــــو... بودن را میگیرد
با تو.... بودنی را که من با تمام وجودم دوست دارم و
دوست داشتنی را که فقط با تو میخواهم
نه کسی دیگر فقط دوست دارم با تو باشم
با تویی که من برای اولین بار عشق را تجربه
کردم و معنی عشق را فهمیدم ...
تاریخ : چهارشنبه 94/4/10 | 12:57 عصر | نویسنده : محمد عبدلله زاده | نظر
اگر دیوانگی نیست پس چیست؟
وقتی در این دنیای به این بزرگی
دلت فقط هوای یک نفر را می کند....
تاریخ : چهارشنبه 94/4/10 | 12:56 عصر | نویسنده : محمد عبدلله زاده | نظر
تاریخ : سه شنبه 94/4/9 | 11:37 عصر | نویسنده : محمد عبدلله زاده | نظر
از عجایب عشق است که
تنها آغوش همانی آرامت می کند
که دلت را به آتش کشیده است...
تاریخ : سه شنبه 94/4/9 | 11:35 عصر | نویسنده : محمد عبدلله زاده | نظر
بی قرارم امروز...
دلـــــم آغـــوشتــــ را میخواهد
تا در آن آرام و رام
گــــوش کنم به صدای قـلــبـتــــ
و زنــــدگی کنم
در هوای نــــــفــس هایــت
و عــاشـــــق تـر شوم
و نفــــــس هایم به شــــماره بیفتند
و بی قــــــرار تر شوم...
دلـــــــم میخواهد
باز...
تــــــو باشی
و مـــــن...
تاریخ : سه شنبه 94/4/9 | 11:30 عصر | نویسنده : محمد عبدلله زاده | نظر
.: Weblog Themes By Pichak :.